Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-02@05:09:13 GMT

زن تهرانی سارق قمه کش را کشت

تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۷۹۴۴۲

سارقی بعد از حمله با سلاح سرد به زن جوان در خیابان پاسداران با خودروی او تصادف کرد و جان باخت.

به گزارش ایران، پنجم بهمن‌ماه سال گذشته در خیابان پاسداران تهران حادثه‌ای تلخ و کم‌نظیر رقم خورد و دوربین‌های مداربسته لحظه به لحظه این حادثه را ثبت کردند. زن جوانی همراه کودک خردسالش در خودروی لوکس نشسته بودند و خانم راننده سعی می‌کرد خودروی خود را از پارک خارج کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همان موقع 2 جوان که ترک یک موتورسیکلت نشسته بودند به او نزدیک شدند و در چشم برهم‌زدنی کیف دستی او را از داخل خودرو ربودند.

صدای فریادهای زن جوان و دخترک وحشت‌زده‌اش خیابان را پر کرد. سارق با تهدید قمه اموال آنها را ربوده و ترس عجیبی به جانشان انداخت بود. اما درست در لحظه‌ای که سارقان اقدام به فرار کردند، زن جوان هم پایش را روی پدال گاز خودرویش گذاشت و با موتورسیکلت سارقان برخورد کرد.

دو سارق نقش زمین شدند، اما یکی از آنها از جایش بلند شد و پای پیاده فرار کرد. سارق دیگر نمی‌توانست حرکت کند و حال او وخیم به نظر می‌رسید. بلافاصله امدادگران اورژانس از راه رسیدند و سارق جوان را به بیمارستان منتقل کردند، اما او ساعتی بعد در بیمارستان جان خود را از دست داد و اتهام قتل روی پرونده خانم راننده خودروی لوکس خورد! به این ترتیب رسیدگی به ماجرا در دستور کار وحید ناصری، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. در حالی که زن جوان چنین اظهاراتی را مطرح می‌کرد به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته محل تصادف پرداختند.

فیلم‌ها نشان می‌داد که سارق پس از سرقت کیف زن جوان بلافاصله سوار بر موتورشده تا از آنجا فرار کند. زن جوان هم با خودروی خود در همان مسیر شروع به حرکت کرد و چند متر آن طرف‌تر با خودرو به موتورسیکلت برخورد کرده و باعث مرگ سارق شده است. در ادامه تحقیقات خانواده پسر جوان شناسایی شدند و پس از ثبت شکایت از زن جوان گفتند: پسرمان برای کار به تهران آمده بود و نمی‌دانستیم چه کار می‌کند، الان هم از این خانم به اتهام قتل پسرمان شکایت داریم.

از سویی بررسی سوابق کیفری مرد موتورسوار حکایت از آن دارد که او به اتهام کیف‌قاپی چندین بار بازداشت شده بود. تحقیقات در این پرونده در حالی ادامه داشت که اگر ثابت می‌شد زن جوان به قصد پس گرفتن کیف خود، موتور را تعقیب کرده و به عمد با او برخورد کرده است، اتهام قتل عمد سارق برایش در نظر گرفته می‌شد.

به این ترتیب هیأت کارشناسی برای بررسی نوع برخورد تشکیل شد و در بررسی‌های این کارشناسان اعلام شد، برخورد خودروی این خانم با موتورسیکلت تصادفی بوده که در آن خانم راننده 50 درصد مقصر است. با اعلام این نتیجه، روال رسیدگی به پرونده وارد مسیر جدیدی شده و روند قانونی در شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران در جریان است.

منبع: تابناک

کلیدواژه: سید مهدی نیازی جنگ غزه انتخابات ترکیه 2023 کمال کلیچداراوغلو اردوغان پرسپولیس سارق قمه کش تصادف سید مهدی نیازی جنگ غزه انتخابات ترکیه 2023 کمال کلیچداراوغلو اردوغان پرسپولیس زن جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۷۹۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • خودروهای برقی به سرنشینان دیگر خودروها آسیب می‌رسانند
  • برخورد ۳ دستگاه خودرو حادثه آفرید
  • آزرده خاطر شدن شهروند تهرانی از نیمه کاره ماندن مجتمع‌های میدان شهدا
  • شش مصدوم در برخورد رخ به رخ پژو ۴۰۵ با ساینا در محور چلیچه به جونقان
  • قاتلان فراری در دام پلیس آگاهی خراسان جنوبی
  • دستگیری قاتلان جوان ۲۷ ساله بیرجندی
  • 2 کشته بر اثر برخورد خودروی شوتی با اتوبوس در محور نهبندان-زاهدان 
  • یک کشته در حادثه برخورد چند دستگاه خودرو در استان قزوین 
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • مرگ سارق موبایل قاپ با شلیک پلیس